جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

 

هنر نوشتن بازاریابی محتوا، ترکیبی از مهارت‌ها و نقش‌های گوناگون است. این هنر فراتر از خلق بروشور یا نگارش پست‌های وبلاگی ساده است؛ نویسنده‌ی محتوا، باید مانند یک روزنامه‌نگار، به دنبال اطلاعات دقیق و مرتبط باشد، در قامت یک کارشناس، دانش تخصصی خود را به زبانی شیوا و قابل‌فهم ارائه دهد، و با رویکردی پژوهشگرانه، نیازها و دغدغه‌های مخاطبان هدف را شناسایی کند. چاشنی طنز نیز، در صورت به‌کارگیری به‌جا، می‌تواند بر اثربخشی این ترکیب بیفزاید. با این استراتژی‌ها، می‌توان محتوایی تولید کرد که علاوه‌بر جلب توجه مخاطب، او را به اقدامی مشخص و دلخواه ترغیب سازد.

 

برای خلق نوشتاری که مخاطب را به عمل وا می‌دارد، استراتژی‌های مختلفی وجود دارد. در این جستار به برخی از مهم‌ترین آن‌ها نگاهی دقیق‌تر می‌اندازیم و آن‌ها را بهینه می‌کنیم تا محتوایی جذاب‌تر و تاثیرگذارتر تولید کنیم. به نظر شما کدام جنبه از این استراتژی‌ها نیاز به بررسی بیشتر دارد؟ آیا تمرکز بر شناخت مخاطب، زبان و لحن مناسب، یا تکنیک‌های متقاعدسازی می‌تواند مفیدتر باشد؟

 

تفاوت نوشتن بازاریابی محتوا با سایر نوشته‌ها

نوشتن بازاریابی محتوا، با هدف ارائه اطلاعات مورد نیاز مشتریان و ارائه منابع عملی به آنها طراحی شده و در قالب‌های متنوعی مانند پست‌های وبلاگ، کپی‌های وب‌سایت، خبرنامه‌های محصول، ایمیل‌های تبلیغاتی و حتی فیلمنامه‌های ویدیویی برای معرفی محصول ظاهر می‌شود. هدف اصلی، جذب مخاطب و ترغیب آنها به تعامل با کسب‌وکار است.

 

 ۱۰ قانون برای نوشتن بازاریابی محتوایی موفق

 

۱٫ آن را ساده و مختصر نگه دارید

در نوشتن بازاریابی محتوا، اصل (keep it simple, Stupid) KISS به معنای استفاده از یک ساختار سه قسمتی ساده است که شامل مقدمه، کپی بدنه و نتیجه‌گیری می‌شود.

  • در مقدمه ، باید ارزش ارائه شده به خواننده را توضیح دهید. انجام ندادن آن به معنای از دست دادن تعامل و توجه خواننده است. اگر این اتفاق بیفتد، مهم نیست که در سه بخش بعدی چه می‌نویسید.
  • بدنه محتوای شما جایی است که در مورد استدلالی که در ابتدا معرفی شد توضیح می‌دهید. اینجا جای ارائه مدرک برای تایید حرف‌تان است.
  • نتیجه‌گیری با تکرار مقدمه توضیح می‌دهد که چگونه این قطعه محتوا برای خواننده، به‌عنوان مشتری، سودمند بوده است.

 

۲٫  برای مخاطبان خود بنویسید

نوشتن یک محتوای خوب یعنی شما می‌دانید مشتری شما کیست. ساده‌لوحانه است گمان کنید همه محصول/خدمات شما را می‌خواهند. هدف قرار دادن همه، ممکن است هیچکس را راضی نکند و جذابیت محصول را کاهش دهد.

یکی از راه‌های مؤثر برای راه‌اندازی استراتژی شناسایی مخاطب، ایجاد پرسونای مخاطب است. پرسونای مخاطب یا خریدارْ کهن الگوهایی مبتنی بر تحقیقات و داده‌های واقعی مشتری هستند که ویژگی‌های کلیدی مخاطبان هدف شما را نشان می‌دهند.

پس از انجام مصاحبه‌ها و جمع‌آوری داده‌ها، بازاریابان پاسخ‌ها را برای شناسایی مشترکات در داده‌های موجود تجمیع می‌کنند.

با استفاده از داده‌های جمع‌آوری‌ و تجزیه‌وتحلیل‌شده، نمایه‌ای از یک فرد ایجاد کنید که اطلاعات جمعیتی و موضوعات رایج را از داده‌های شما ترکیب می‌کند.

اینجاست که چشم‌انداز یک مشتری معمولی شکل می‌گیرد. این ترفند در نوشتن بازاریابی محتوا به نویسنده کمک می‌کند برای مخاطب خاص خود بنویسد، واژه‌های مناسب برگزیند و از زیاده‌گویی یا کم‌گویی بپرهیزد.

 

در این رابطه بخوانید:

مهارت نوشتن کسب‌وکار چیست؟

 

۳٫ آن را به یک داستان تبدیل کنید

داستان‌‌‌ها هسته عاطفی ما را لمس می‌کنند. یک داستان موفق به سه سوال اصلی پاسخ می دهد:

  • نتیجه چیست؟ روشی که می‌خواهید مخاطب شما پس از شنیدن داستان، احساس و واکنش نشان دهد.
  • طرح چیست؟  شروع، میانه و پایان داستان است.
  • روایت چیست؟ چگونه عناصر طرح را به یک توالی منسجم از رویدادها متصل کنید.

هنگامی که پاسخ این سؤالات را یافتید، در مورد داستان خود از دیگران بازخورد بگیرید. سپس تصمیم بگیرید که چگونه داستان در کمپین یا برند شما گنجانده شود.

داستان‌سرایی با ظهور کسب‌وکارهای آگاهانه اجتماعی یک ابزار بازاریابی فوق العاده قدرتمند است. داستان‌سرایی در نوشتن بازاریابی محتوا تعهد شرکت به بازپرداخت و همچنین اعتقاد آنها به محصول خود را بیان می‌کند.

 

در این رابطه بخوانید:

چگونه از داستان‌سرایی در تولید محتوا استفاده کنیم؟

نقش داستان‌سرایی در تولید محتوا چیست؟

 

 

۴٫ آمار ارائه دهید

اظهار نظر آسان است اما پشتیبانی از این ادعا ممکن است چندان ساده نباشد. نوشتن بازاریابی محتوایی خوب شامل آمارهای به دست آمده از تحقیقات بازار است.

عباراتی مانند «خیلی از مردم…» مبهم هستند.

 

 ننویسیم: «بسیاری از مردم ماشین های ما را دوست دارند!»

بنویسیم: «مزدا بالاترین رتبه خودروی قابل اطمینان، طبق گزارشات مصرف کننده، را کسب کرده است».

 

البته که این آمار را همراه با پیوندی به Consumer Reports که پشتیبان این بیانیه است، ذکر کنید.

 

۵٫ پاراگراف‌های کوتاه بنویسید

یک دلیل بسیار ساده برای استفاده از پاراگراف‌های کوتاه در نوشتن بازاریابی محتوا، این است: مخاطبان شما احتمالاً محتوا را در تلفن هوشمند یا تبلت می‌خوانند.

پاراگراف‌های کوتاه توجه خواننده را حفظ می‌کنند و مخاطب را همراه متن نگه می‌دارند.

 

۶٫ به موقع از طنز استفاده کنید

طنز در نوشتن بازاریابی محتوا، اگر به‌جا استفاده شود، بسیار کارآمد است.

فراموش نکنید موفقیت به شوخ‌طبعی متکی نیست، بلکه به دانش شما از مخاطبان، آگاهی از موقعیت و هوش هیجانی نیز بستگی دارد. شوخ طبعی مؤثر در بازاریابی معمولاً خودآگاه است.  

 

۷٫ از CTA استفاده کنید

قبلاً بازاریابی ساده و مختصر را داشتن مقدمه، بدنه و نتیجه‌گیری توصیف کردیم. این ساختار با مجموعه‌ای واضح از دستورالعمل‌ها به اوج خود می‌رسد که برای هدایت مشتری بالقوه به سمت فراخوان برای اقدام طراحی شده است.

اگر مشتری برای خواندن نوشته‌های شما وقت بگذارد، آن‌گاه دعوت به اقدام به عنوان نتیجه موفق عمل می‌کند.

نوشتن بازاریابی محتوا، فراخوانی قوی و واضح ایجاد می‌کند تا خواننده با کسب‌وکار شما تعامل کند، مشکلش حل شود و گام بعدی را نشان می‌دهد.

 

۸٫ سئو را به روشی طبیعی به‌کار بگیرید

برای اینکه مشتریان بالقوه مطالب شما را بخوانند، یا یافتن آن را آسان کنید یا آن را درست در مقابل آنها قرار دهید. برای پیداشدن آسان مطلب باید آن را در موتورهای جست‌وجو جا بدهید. در حالی که دومی (پیش چشم مشتری گذاشتن مطلب) معمولاً شامل تبلیغات رسانه‌های اجتماعی برای مخاطبان هدف است.

زیبایی رابطه این دو در این است که از هم تغذیه می‌کنند. رسانه‌های اجتماعی می‌توانند بازدیدکنندگان را به محتوای وب شما هدایت کنند، که رتبه‌بندی موتورهای جستجوی ارگانیک را ارتقا می‌دهد.

به عنوان مثال، وقتی شخصی سایت شما را با استفاده از پیوند فیس‌بوک پیدا می‌کند، می‌توانید از محتوای وب برای هدایت آنها به فیدهای توییتر، اینستاگرام و پینترست خود استفاده کنید.

یکی دیگر از کلیدهای استفاده از این استراتژی‌ها برای صعود به رتبه‌بندی موتورهای جستجو، تعهد به نوشتن بازاریابی محتوا و به‌روزرسانی منظم آن است.

ایجاد لینک‌های داخلی که بهترین و محبوب‌ترین محتوای شما را به هم متصل می‌کند، چه از طریق وب‌سایت، وبلاگ یا فید رسانه‌های اجتماعی باشد، به افزایش اشتراک‌پذیری محتوای شما و همچنین احتمال پیوند سایت‌های دیگر به آن کمک می‌کند.

 

۹٫ در صورت لزوم بفروشید

در حالی که نسخه وب شما مستقیماً در مورد محصول/خدمات شما است، یک پست وبلاگی با آموزش مصرف‌کننده، کسب‌وکار شما را غیرمستقیم تبلیغ می‌کند.

تفاوت و زمان فروش را در مقابل عدم فروش به منظور جذب، تبدیل و حفظ مشتریان درازمدت بدانید.

 

۱۰٫ صدایی متمایز ایجاد کنید که نشان دهنده برند باشد

وقتی بازاریابان به  «صدای یک برند» اشاره می‌کنند، ممکن است کمی ناملموس به نظر برسد. بر خلاف معیارهای دیگر در نوشتن بازاریابی محتوا مانند سئو، بازدید از یک وب‌سایت، یا تعداد مشترکین یک وبلاگ، پرداختن به صدا چیز سختی است.

صدا به احساسات و شخصیتی که در ارتباطات شرکت ایجاد می‌شود و واکنش مطلوب مخاطب به آن ارتباطات، اشاره دارد. مهم است که چقدر آن صدا در کانال‌های ارتباطی مختلف برند به‌کارگرفته یا معرفی می‌شود.

 

در پایان

برای نوشتن بازاریابی محتوای اثربخش، بهتر است پیش‌نویس اولیه را با جزئیات کامل تهیه کنید. با جملات ساده و حذف اصطلاحات تجاری، نرم و روشن بنویسید. با کلمات، جملات و پاراگراف‌های کوتاه حرف‌تان را رک و پوست‌کنده بگویید. واژه‌های رایجی انتخاب کنید که بیشتر مخاطبان به راحتی آن را درک کنند. بعد از اولین پیش‌نویس، آن را دوباره بخوانید و بازهم شفاف‌سازی کنید. از یک نویسنده مورد اعتماد بخواهید که نوشته شما را بررسی کند. نوشته‌تان را بدون غلط دستوری و املایی منتشر کنید. نسبت به روان و درست‌نویسی سخت‌گیر باشید.

 

با تو

من با ده سال سابقه نویسنده-فریلنسری برای نوشتن بازاریابی محتوا کنار شما و سازمان‌تان هستم. کافیست یک پیام به من بدهید تا همکاری‌مان را شروع کنیم.

 

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *